همینجوری نوشت

یادداشت های پراکنده برای موضوعات پراکنده

همینجوری نوشت

یادداشت های پراکنده برای موضوعات پراکنده

همین یک ساعت پیش وارد یک مغازه میوه فروشی شدم که مقداری میوه بخرم. آقایی که قبل از من درون مغازه بود از فروشنده طلب شلغم کرد و فروشنده با لحن نه چندان مؤدبانه ای و با گفتن این جمله که پلاستیک شلغم جلوی مغازه است او را به بیرون از مغازه هدایت کرد. بعد فروشند،  رو کرد به شاگردش و گفت : پسر، ببین مهندس چی می خواد؟ منظور میوه فروش از مهندس، مردی بود که داشت از ماشین پورشه شاسی بلندی که درست جلوی میوه فروشی پارک شده بود پیاده می شد.

 مردی که شلغم خرید، روی کیفش نوشته شده بود همایش سراسری یک چیزی ( این که می گم یک چیزی  چون عبارت بعد از همایش سراسری را نتوانستم بخوانم) اما محل برگزاری همایش دانشگاه صنعتی شریف بود! چون پایین تر از همایش یک چیزی، بزرگ نوشته شده بود دانشگاه صنعتی شریف و آرم دانشگاه خودنمایی می کرد. 

مردی که از پورشه پیاده شد به تراول می گفت تراور، با وجود این از نظر میوه فروش او مهندس بود چون مدرکی که ماشین او صادر می کند چندین و چند برابر مدرکی که دانشگاه صنعتی شریف صادر می کند ارزش و اعتبار دارد !!  ( با فرض اینکه آقایی که شلغم خرید خودش دانش آموخته دانشگاه شریف بوده و شخصا در این همایش شرکت کرده است). 

لطفا، این ماجرای صنعتی شریف بودن آقای شلغم را واقعی فرض کنید که روایت دراماتیک تر از حقیقت باشد ! 

۹۵/۰۹/۲۴

نظرات  (۱۸)

 به کشورم تسلیت میگم...
من دکترها و فوق لیسانسه هایی را می شناسم که شعور حرف زدن ندارند. حتی دوزار خیر و برکت برای جامعه نداشته اند. فقط پز دادن و قیافه گرفتن تنها نتیجه درس خواندن در این مملکته باید قبول کنیم که فرهنگ ما فاجعه است!
خدا رحم کنه چه کردیم با جامعه و کشورمان
معلومه ثروت بهتره سالهاست اینطوریه
فقط ثروت چون با ثروت سلامتی هم داری توی این روزگار
دست مریزاد
حرف دل همه ما جوونا رو زدی
دوستای من درس نخوندن به همه جا رسیدن حالا من بعد یک عمر درس خوندن اونم تو دانشگاه تهران اونم سخت ترین رشته برق آس و پاسم
اگه ثروت داشته باشی ولی پنج کلاس هم سواد نداشته باشی همه با افتخار و با صدای بلند دکتر و مهندس صدات میکنن! 
اما خدا نکنه دکتر و مهندس باشی ولی وضع مالیت خوب نباشه! اونوقته که همه با الفاظ "هوی" ، "یارو" ، "بنده خدا" و... صدات میکنن! البته اینها موءدبانه هاش بود...
بازم بگم؟!
مرا به تجربه معلوم شد درآخرحال 
که قدرمردبه علم است وقدرعلم به مال 
....ویا:
کسب کمال اهل قلم کسب زربود ،
علامه آن بود که زرش بیشتر بود !!!
باسلام
ببخشید یه بچه فقیر الان میتونه بره دانشگاه؟؟؟؟
پول داشته باش هم ثروت داری هم علم. هر جا بری با احترام کامل برخورد میکنند
خیلی مطلب زیبایی بود ولی حالا علم بهتر است یا ثروت هنوزم نفهمیدیم ....
با این‌که هنوز به عادت دوران کودکی احترام بیشتری برای صاحبان و تولید کنندگان علم، و فرهنگ، قائل هستم اما می‌پذیرم که بسته به شرایط گاهی ثروت می‌تواند بهتر باشد. پس به این ترتیب:

- اگر لیسانس‌تان توی جیب شلوارتان باشد اما بی‌پول و گرسنه باشید... ثروت بهتر است.

- اگر چند خمره اشرفی طلا داشته باشید و بچه‌تان مبتلا به بیماری ناشناخته‌ای بشود که درمانش با اشرفی ممکن نباشد... علم بهتر است.

- اگر با لیسانس حسابداری و همان چند خمره اشرفی طلا در یک جزیره‌ی بدون سکنه، تنها، وسط اقیانوس آرام گرفتار بشوید... نه آن علم حسابداری و نه این ثروت هیچ‌کدام به دردتان نمی‌خورد.

- اگر بدون لیسانس حسابداری و با چند خمره اشرفی طلا در همان جزیره‌ی کذایی رها بشوید و بلد باشید که چطور بدون کبریت آتش روشن کنید و چطور آب شیرین تهیه کنید و بتوانید از شاخ و برگ درخت‌ها سرپناه بسازید و روش ذخیره کردن گوشت شکار را بدانید و گیاهان وحشی و خواص درمانی آن‌ها را بشناسید و به عقل‌تان برسد با همان خمره‌های خالی از اشرفی یک کلک بسازید تا به آب بزنید و با دیدن ستاره‌ها در آسمان راه خود را در دریا پیدا کنید و خودتان را نجات بدهید... علم بهتر است حتی اگر بدون لیسانس باشد.

و در یک کلام، سلامتی هم از علم و هم از ثروت بهتر است. اگر سلامتی یک ثروت است پس ثروت بهتر است، اگر سلامتی نتیجه‌ی پیشرفت علم و رعایت بهداشت عمومی است پس علم بهتر است و...
در تعجبم از شما که متوجه زیبایی مطلب را شده اید ولی متوجه اصل مطلب نشدید.
تو ایران به علم یه دسته سبزی هم نمیدن
این موضوع واقعا این قدر بغرنج نیست.خودم از خانواده فقیری هستم.این مشکل ریشه اش اینجاس که مردم ما میخوان فقط به نیاز های اساسی شون در کمترین زمان ممکن برسن وفقط خودشون رو حساب میکنن.ببینید ژاپن بعداز جنگ جهانی دوم تبدیل به ویرانه شد یا هند 10 برابر ایران جمعیت داره اما درآمد حاصل از محصولات نرم افزاری وit هند بیشتر از درآمد نفت ایرانه.ما فقط میخوایم یه پولی به دست بیاریم و اینکه چه شغلی داشته باشیم مهم نیست فقط حلال باشه .حلال بودن خیلی خوبه اما شما یه کارگر ساده رو با یک مهندس با سواد مقایسه کنین میبینن کارگر خیلی زحمت میکشه اما نه زندگی خوبی داره ونه از کارش لذت میبره.یه سری از دوستان میگن مدرک دانشگاهی از فلان دانشگاه برتر رو داریم اما بیکاریم.مدرک علم نیست وخودتون نه سواد دارین نه علم
واقعا عالی بود لایک داری
البته واصح و مبرهن است که ثزوت بهتر است زیرا ثروت دارای مرتبتی عظیم است و به عیر از رنده کردن مردگان همه چیز از دستش بر می آید مانند گرفتن هرگونه مدرک و تصاحب همه چیز از خانه و ماشین گرفته تا دارو درمان و چنان است که با ثزوت صورت نیزنیکو میشود به کمک انواع عملیات که شرح آن نمی توان دا
من یه بار انشاء نوشتم ثروت بهتر است و به جرات می تونم بگم بهترین انشاء زندگیم بود ولی معلم بهم یازده داد. البته معلممون بعد از ظهر با پیکان قراضش مسافر کشی هم میکرد
علم خودش یک نوع ثروت است.پیش همه سربلندى چون با ارزش ترین چیز دنیا پیش تو است